فرهنگ کتابخوانی

نظر

Patter در مرخصی سالانه است و بخش های دیگری از نوشتارهای دیگر راجع به نوشتن یا آموزش دکترا در حال چاپ مجدد است. این دومین پیشگفتاری است که من برای مجموعه ویرایش شده داستانهای دکترا نوشتم. این یکی به نام تحصیلات تکمیلی در انگلستان خوانده می شود: زنده ماندن و موفقیت  ویرایش شده توسط سو کرونشاو ، کریستوفر مک مستر ، کاترینا مورفی و ناتاشا کدیرولی مک مستر

 

این کتاب مجموعه ای از داستان ها است و در مورد زندگی های پراکنده است - و شاید مفید باشد که حتی قبل از شروع خواندن در نظر بگیرید که این به چه معنی است.

 

makethumbnail.ashx.jpeg

 

اکنون این یک حقیقت آکادمیک است که می گویند ما زندگی می کنیم زندگی می کنیم ، و اینکه ما در داستان های خودمان و افراد دیگر قصه گویی و شخصیت هستیم (به عنوان مثال ، Berger، 1997؛ Clandinin & Connelly، 2000). روانشناس برجسته جروم برونر ادعا کرد که داستانهای ما ایستا و پایدار نیستند. ما دائماً در طول زندگی داستانهایمان را بارها و بارها بازگو می کنیم. این روایتگرایی مداوم به ما کمک می کند تا زندگی خود را معنا پیدا کنیم و با انجام این کار ، زندگی خود را نیز با شکوفایی آنها انجام می دهیم (برونر ، 1986). اگر این خط فکری را دنبال کنیم ، به سختی جای تعجب دارد که PhD یک سایت مثمر ثمر برای داستان پردازی باشد.

 

برونر ، روانشناس ، می خواست بفهمد که مردم چگونه از خود و دنیای خود معنا می کنند. وی استدلال کرد که روایات ناگزیر به این موضوع توجه دارند:

 

مدت زمان (نقاشی روی ریکو ، 1984-1988)؛

ویژگی - هر روایت برای گوینده خود متفاوت و خاص است ، اما در انواع خاصی از روایت فعالیت می کند.

قصد و آژانس - اینها در شخصیت های داستان ، چه انسانی و چه غیر انسانی قرار دارند.

تفسیر - داستانها هرمنوتیکی هستند ، برای بازگو کردن خودمان باز هستند ، بنابراین افراد مختلف با آنها متفاوت فهمیده می شوند (نکته ای که در تئوری ادبی مهم است ، به عنوان مثال بال ، 1997 مراجعه کنید).

"حقیقت" - روایت حاوی چیزی است که قابل تشخیص است ، "به صدا در می آید" ، بلکه "صحت" دارد ، نه اینکه در حقیقت مشهود باشد.

هنجارهای آشکار یا پنهان - اینها از طریق داستان مورد نقض ، نقض یا تصویرگری قرار می گیرند.

درک های فرهنگی انباشتی - وقتی روایت ها جمع می شوند ، چیزی فراتر از داستان واحد را تشکیل می دهند (برونر ، 1991).

برونر همچنین مایل بود به این نکته اشاره کند که در زیر روایت ظاهراً صریح و مرتب ، معنای مضاعف ، ابهامات و شبهات غالبا کمین است (برونر ، 2003).

 

دیدن خصوصیات روایی که برونر در داستانهای دکترا در این کتاب دارد ، کار سختی نیست. به عنوان مثال ... نویسندگان چشم اندازهایی را از مراحل مختلف دکترا ارائه می دهند و تجربه خود را در چارچوب اغلب تحت فشار زمان خود می یابند. یکی از موارد عجیب و غریب در مورد دکترا این است که به طور همزمان به نظر می رسد بی پایان و در عین حال ، اغلب وقت بسیار کمی دارد. و در حالی که هر داستان بسیار فردی است ، نویسندگان به چالش های متداول می پردازند و گاهی اوقات اشاراتی آشکار به "انواع" تجربه دکترا وجود دارد - سفر ، سربالایی نبردها ، موفقیت در مقابل شانس ها ، روشنگری تدریجی. علاوه بر این ، داستانها ساختارهای نهادی و انضباطی را که دکترای آنها در آن انجام می شود ، مورد بازجویی / اختلال قرار می دهد و هر روایت نیز چیزی از انرژی و کارآیی نویسنده را منتقل می کند. و البته،

 

با این حال ، خط تفکر برونر در مورد زندگی روایتگر و روایت شده بدون منتقدان آن نیست. به عنوان مثال ، گالن استراسون ، استاد فلسفه ، بررسی کتاب ساخت داستان های سال 2003 برونر ، قانون ، ادبیات ، زندگی در نگهبان ،

 

برونر هرگز این سؤال را مطرح نمی کند که آیا معنایی وجود دارد که خود روایت شخص باید دقیق یا واقع بینانه باشد. کسانی که طرفدار نسخه داستانی افراطی یا پست مدرنیستی از دیدگاه خود آفرینی روایت هستند ، به این مسئله اهمیت نمی دهند ، زیرا به حقیقت اهمیتی نمی دهند و به این دلیل که یک داستان با مقایسه با واقعیت برای انتقاد باز نیست (این مهم نیست که هیچ زمین میانه وجود ندارد). اما صداقت و واقع گرایی در مورد خود و گذشته باید اهمیت داشته باشد. واقعیت های بیشماری درباره شخصیت و تاریخ فرد وجود دارد که به اختراعات شخص بستگی ندارد. نمی توان زندگی خوبی با دروغ یافت. 

 

استراسون نگران این است که یک روایت می تواند خیلی دور از واقعیت زندگی کند. این به نوعی خیالپردازی تبدیل می شود ، دنیایی دروغین که در آن قصه گو پیشکسوت برای فعالیت های خود دلیل منطقی ایجاد می کند. آیا این در مورد این داستان ها صادق است؟

 

به نظر من استدلال برونر در مورد "زنگ زدن درست" بخشی از راه رسیدن به نگرانی استراسون است ، گرچه ممکن است یک فیلسوف بخواهد درباره احتمالات خود فراموشی جمعی هشدار دهد. با این حال ، در آکادمی ، ما به عقاید توافقنامه علمی جمعی و داوری همتایان متعهد هستیم. بنابراین ، اگر خوانندگان (جمعی) کتاب موافق باشند که این داستانها با آنها طنین انداز می شوند ، پس این به طور بالقوه باعث نگرانی استراسون می شود. به عنوان خوانندگانی که بین تجربیات ما و آنچه در اینجا بازگو می شود ، شباهت هایی پیدا می کنند ، می توانیم فرض کنیم که همکاران صادقانه به درخواست های مشارکت پاسخ داده اند ، و این داستان ها "واقعی" دکترا را در هم می آمیزند. مطمئناً ، در حالی که همه این داستانها تجربیات من نبوده اند ، یا آنهایی که محققان دکترای تحت نظارت من هستند ،

 

اما آیا چیزی فراتر از خواندن مستقیم کتاب امکان پذیر است؟ آیا اینها فقط حکایات کوچکی هستند که باید شب ها بخوانند تا به ما اطمینان دهند که ما تنها نیستیم ، یا نشان می دهد که راه های دیگری برای زندگی و انجام دکتری وجود دارد؟ البته. یکی از راه هایی که ما می توانیم بیشتر از این داستانها استفاده کنیم اینست که آنها را در معرض تحلیل روایی قرار دهیم (ریسمان ، 2008). این امر می تواند نکته نهایی برونر - راجع به روش هایی که روایت ها فرهنگ (ها) را - آزمایش می کنند ، قرار دهند. ما ممکن است این مجموعه را بخوانیم به دنبال توطئه های مشترک ، مضامین مشترک ، الگوهای پاسخ های عاطفی ، شخصیت های مشترک (انسانی و غیر انسانی) با اهداف مشابه. ممکن است ما از این نوع تفسیر تفسیری برای ایجاد یک دیدگاه انتقادی در مورد دکترا و تجربه دکتری استفاده کنیم و از این سؤال بپرسیم که "این تحلیل روایی کلی به چه معنی است؟ آیا این تنها داستان در شهر است ، تنها راهی که دکترا می تواند باشد؟ چه کسی در این داستان جمعی قرار دارد و چه کسی نیست - از طریق این تجزیه و تحلیل چه نوع اجزا و محرومیت ها قابل مشاهده است؟ و بر این اساس ، "چگونه ممکن است دکترا متفاوت باشد؟"

 

اما البته ، خواننده عزیز ، متن لازم نیست که مورد مطالعه قرار گیرد. نیازی به کار بیشتر نیست. به راحتی می توان این داستان ها را خواند تا از آن لذت ببرید. و می توان آنها را خواند تا داستانهای خود را برانگیزند که ممکن است شما را به گلچین رو به رشد جهانی تجربیات دکترا اضافه کنید.

 

 

 

منابع

 

بال ، م. (1997). روایت شناسی. مقدمه ای بر تئوری روایت (ویرایش دوم). تورنتو: دانشگاه تورنتو پرس.

 

برگر ، AA (1997). روایت هایی در فرهنگ عامه ، رسانه ها و زندگی روزمره . لندن: سیج.

 

برونر ، جی (1986). زندگی به عنوان روایت. تحقیقات اجتماعی ، 54 (1) ، 11-32.

 

برونر ، جی. (1991). ساخت روایت واقعیت. انتقادی انتقادی ، 18 (1) ، 1-21.

 

برونر ، J. (2003). ساخت داستان قانون ، ادبیات ، زندگی . بوستون ، کارشناسی ارشد: انتشارات دانشگاه هاروارد.

 

Clandinin، DJ، & Connelly، FM (2000). روایت روایت. تجربه و داستان در تحقیقات کیفی . سانفرانسیسکو: Jossey Bass.

 

Ricoeur، P. (1984-1988). زمان و روایت. جلد 1-3 (KM a. P. Pellauer ، Trans.). شیکاگو: دانشگاه شیکاگو پرس.

 

Riessman، CK (2008). روش های روایت برای علوم انسانی . هزار بلوط: مریم گلی.