فرهنگ کتابخوانی

نظر

بنابراین این مورد است. تفاوت بین کتابشناسی و لیست مرجع چیست؟

 

7356549654_288e06089f_k.jpg

 

من همیشه آموزش داده شد وجود دارد بود یک تفاوت مهم بین یک کتابشناسی و یک لیست مرجع است. لیست مرجع مواردی است که شما در مقاله به آن استناد می کنید. کتابشناسی تمام کتابهایی است که شما می خوانید ، برخی از موارد زیادی در آنها ذکر نشده است. کتابشناسی نیز وجود دارد ، حاشیه نویسی یا نه ، که لیستی از کتابهایی است که برخی فکر می کنند راهنمای قطعی یک موضوع است.

 

من متوجه می شوم که بسیاری از راهنماهای دانشگاه برای دانشجویان - شما آن دسته از برنامه های کاملاً کار دانشگاهی را که باید انجام شود ، می دانید که همه افراد باید به آن توجه کنند - این تفاوت را حفظ می کنند. یک لیست کتابشناختی به معلم شما می گوید تمام مطالبی را که می خوانید ، در حالی که منابع شما محدود به مواردی است که شما استفاده می کنید. برای مثال دانشگاه خودم می گوید

 

اصطلاح  کتابشناسی  اصطلاحی است که برای لیستی از منابع (به عنوان مثال کتاب ، مقاله ، وب سایت) استفاده می شود که برای نوشتن تکالیف استفاده می شود (به عنوان مثال مقاله). این معمولاً شامل کلیه منابعی است که با آنها مشورت می شود حتی اگر مستقیماً در این کار ذکر نشده باشد.

 

در واقع ، من به عنوان یک دانشجوی تاریخ کارشناسی ، بسیاری از قمرها پیش ، مجبور شدم لیست های کتابشناختی و مرجع را برای اهداف ارزیابی ارسال کنم. جای تعجب نیست که تفاوت در حافظه من ثابت شده است! و بعنوان سرپرست من اغلب از دکترا می خواهم که کتابخانه های خود را برای من ارسال کنند تا بتوانم آنچه را که می خوانند ، ببینم و قصد خواندن دارم.

 

راهنماهای سبک هاروارد و APA همین تفاوت را دارند. کتابشناسی کل ، قطعه ، کل شیبانگ و لیست مرجع منتخب ، خاص است.

 

با این حال ، تعاریفی که برای کتابشناسی و ارجاعات در فرهنگ لغات ارائه می شود ، اغلب این دو را با هم مخلوط می کند. منابع به عنوان مترادف برای کتابشناسی ارائه شده است. کتابشناسی به عنوان لیست استنادهای واقعی در متن تعریف شده است. علاوه بر این ، من غالباً مشاوره نوشتن آکادمیک را به صورت چاپی و آنلاین می بینم که این دو برابر است. شاید مهم تر این واقعیت باشد که من اغلب پایان نامه هایی را می بینم که لیست مرجع به آنها کتابشناسی گفته می شود. آیا این نشان می دهد که سرپرستان نیز نظرات خود را در مورد آنچه این دو اصطلاح در واقع معنی دارند ، به اشتراک نمی گذارند؟

 

اما اخیراً متوجه شدم که در بخش دیگری از توصیه‌های نوشتن که در آن به فهرست مرجع به عنوان کتابشناسی ارجاع داده شد ، توضیح دادم که مسئله نامگذاری یکی از لحظات واژگان اصلاحی من است ، مثالی که من نوعی اجبار قلم قرمز احشایی را دارم. درست یا غلط ، کنوانسیون همانطور که احتمالاً وجود دارد ، می خواهم یک لیست مرجع بنام منابع را ببینم.

 

و به عنوان یک توجیه برای این نظر ... یک تفاوت معنایی بین این دو - استنادها در مقابل کل متون خوانده شده - تصدیق می کند که ما معمولاً چیزهای زیادی را بیشتر از آنچه در واقع استناد می کنیم می خوانیم. خواندن کتابشناختی گسترده و عمیق برای دستیابی به ذهن ما در یک زمینه ، مباحثات و خصوصیات آن ضروری است. ما نمی توانیم امیدوار باشیم که به یکباره به همه این خوانش ها - بخصوص در یک مقاله ژورنال محدود - اشاره کنیم ، اما حتی در محدوده سخنان سخاوتمندانه یک پایان نامه. همه ما به طور کلی کتابشناسی بسیار بیشتری نسبت به لیست های مرجع کسب کرده ایم. (و ، آیا می توانم فقط زمزمه کنم ، اگر هر آنچه را که در مورد موضوع خوانده ایم استناد کنیم ، این مقاله یا مقاله ای است که با براکت ها وزن می شود و تقریباً غیرقابل خواندن است ، یا ما به اندازه کافی آن را نخوانده ایم.)

 

اما شاید این تمایز فقط یک فساد شخصی باشد. بازگشتی به دنبال تمرین نوشتن صحیح و مطلق. یا شاید نه. لیست مرجع ، کتابشناسی - آنچه در یک نام است.